دوستم نداشت دروغ ميگفت
هر بار که بسراغم می آمد با گريه ميگفتم راستش را بگو اگر مهر بديگری داری ترا می بخشم .
و بار خنده ای ميکرد و ميگفت جز تو مهر بکسی ندارم. تا اينکه يکروز با گريه بسراغم آمد . گفت مرا ببخش بتو دروغ گفتم . دل بديگری دارم.
خنده تلخی کردم و گفتم من هم بتو دروغ گفتم
ترا نمی بخشم !!!!!
نظرات شما عزیزان:

[ چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:,
] [ 20:6 ] [ ◄ پـــــ★ـــــســـرک ► ][